متوکّل مجلس شرابى تشکیل داده و نشسته بود، امام هادی علیه السلام را بزرگ شمرد و تعظیم کرد و در کنار خود جاى داد و آن جامى که در دستش بود به آن حضرت تعارف کرد!
امام هادى علیهالسلام فرمود: سوگند به خدا! هرگز گوشت و خونم با چنین چیزى آمیخته نشده، عذر مرا بپذیر.
متوکّل عذر حضرت را پذیرفت و دست از او برداشت، آنگاه گفت: شعرى بخوان .
حضرت فرمود: من کم شعر مىخوانم .
گفت: باید بخوانى .
امام هادى علیهالسلام این اشعار را خواند:
ادامه