گاهی وقتاکبوتربودن راآرزومیکنم... درپروازم... به روی گنبدطلایت... السلام علی المغسل بدم الجراح سلام برکسی که باخون زخمهایش غسل داده شد السلام علی المجرع بکاسات الرماح سلام برکسی که باجامهای نیزه وشمشیر،شربت شهادت به کامش ریخته شد السلام علی المقطوع الوتین سلام برکسی که رگهای قلبش باتیردشمن بریده شده السلام علی البدن السلیب سلام برآن بدن برهنه که لباسهایش راغارت کردند السلام علی الثغرالمقروع بالقضیب سلام بردندانی که باچوب خیزران کوبیده شد السلام علی الراس المرفوع سلام برسر برفرازنیزه السلام علی الشفاه الذابلات سلام برآن لبهای تشنه کام وخشکیده السلام علی الاعضاء المقطعات سلام براعضای بریده بریده شده السلام علی النسوة البارزات سلام بربانوانی که اسیرودربدرشدند
دختر یک آدم طاغوتی بود. یک روز آمد در مغازه. یادم نیست چه می خواست؛ ولی می دانم محمود چیزی به او نفروخت. دختر عصبانی شد، تهدید هم کرد حتی!
شب با پدرش آمد دم خانه مان. نه گذاشت و نه برداشت، محکم زد توی گوش محمود! محمود خواست جوابش را بدهد، پدرم نگذاشت. می دانست پدرش توی دم و دستگاه رژیم، بروبیایی دارد. هرجور بود قضیه را فیصله داد.
دختره، دو سه بار دیگر هم آمد در مغازه. محمد چیزی به او نفروخت که نفروخت؛ می گفت:«ما به شما بی حجاب ها، هیچی نمی فروشیم.»
درپروازم...
به روی گنبدطلایت...
السلام علی المغسل بدم الجراح
سلام برکسی که باخون زخمهایش غسل داده شد
السلام علی المجرع بکاسات الرماح
سلام برکسی که باجامهای نیزه وشمشیر،شربت شهادت به کامش ریخته شد
السلام علی المقطوع الوتین
سلام برکسی که رگهای قلبش باتیردشمن بریده شده
السلام علی البدن السلیب
سلام برآن بدن برهنه که لباسهایش راغارت کردند
السلام علی الثغرالمقروع بالقضیب
سلام بردندانی که باچوب خیزران کوبیده شد
السلام علی الراس المرفوع
سلام برسر برفرازنیزه
السلام علی الشفاه الذابلات
سلام برآن لبهای تشنه کام وخشکیده
السلام علی الاعضاء المقطعات
سلام براعضای بریده بریده شده
السلام علی النسوة البارزات
سلام بربانوانی که اسیرودربدرشدند
"الهی بحق رقیه(س) عجل فرجه"